قانون ویگن

چه بگویم از کجا بگویم؟چقدر حرف روی دلم تلمبار شده است!چقدربزرگترها حواسشان بمن نیست!چقدر درگیرخودشان هستند!چقدر ما ناراحت هستیم!چقدرما نمیتوانیم مرهم زخم های هم باشیم!چقدراحساس تنهایی میکنیم!احساس میکنم داریم در هم پیچ و تاب میخوریم!ذهنم مشوش است..روحم بیشتر ازقبل سرکش شده عنانش از کفم رفته مدام خودش را به زندان تنم میکوبد..درد دارم..دیگرمسکنی نمیتواند درد مرا تسکین دهد..فکر اینکه نمیتوانم هیچ زمان دیگری تورا ببینم دردم را زیادترمیکند..نه جریان عشق و عاشقی نیست.جریان فقط یک حرف است که باید به یک بزرگتر بگویم...تب دارم.چشمانم درد میکند.سرم دارد منفجر میشود از چراهای بی جواب..دلم گریه میخواد هق هق های بی پایان...کاش یک روز برایم چیزی مینوشت.. + تاريخ دوشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۶ساعت 9:31 نويسنده فراموش شده | قانون ویگن...ادامه مطلب

قانون ویگن...

قانون ویگن...

قانون ویگن...

فاصله بگیر فاصله بگیر فاصله..

هیچکس..هیچوقت..هیچ زمان..به هیچ دلیلی نخواهد فهمید.... این دروغ بین من و اونا میمونه ..

+ تاريخ دوشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۶ساعت 8:10 نويسنده فراموش شده |

---

قانون ویگن...

چه بگویم ار کجا بگویم چقدر حرف روی دلم تلمبار شده است!چقدربزرگترها حواسشان بمن نیست!چقدر درگیرخودشان هستند!چقدر ما ناراحت هستیم!چقدرما نمیتوانیم مرهم زخم های هم باشیم!چقدراحساس تنهایی میکنیم!احساس میکنم داریم در هم پیچ و تاب میخوریم!ذهنم مشوش است..روحم بیشتر ازقبل سرکش شده عنانش از کفم رفته مدام خودش را به زندان تنم میکوبد..درد دارم..دیگرمسکنی نمیتواند درد مرا تسکین دهد..فکر اینکه نمیتوانم هیچ زمان دیگری تورا ببینم دردم را زیادترمیکند..نه جریان عشق و عاشقی نیست.جریان فقط یک حرف است که باید به یک بزرگتر بگویم...تب دارم.چشمانم درد میکند.سرم دارد منفجر میشود از چراهای بی جواب..دلم گریه میخواد هق هق های بی پایان...کاش یک روز برایم چیزی مینوشت.. + تاريخ دوشنبه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۶ساعت 9:31 نويسنده فراموش شده | قانون ویگن...ادامه مطلب

بیدارم

اتوبوس هی گاز میده هی سبقت میگیره هی بوق میزنه هی سبقت میگیره بقیه ماشینام به نشانه فحش بوق طولانی میزنن مام دوتا چراغ بیخیال بابا میرنیم;]]]

+ تاريخ پنجشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۶ساعت 3:35 نويسنده ❄ خــزان ❄ |

---

قانون ویگن...

حیف عمر

حیف 18 سالگی من که داره برای کنکور حروم میشه..چشمام داره از از حدقه در میاد.دلم فقط خواب میخواد.صبحهابا گریه و استرس کنکور از خواب بلند میشم...همش ترس قبول نشدن دارم ..همش ترس اینو دارم که ازطرف خانوادم فامیل طرد بشم..کی میفهمه ؟؟هیچکس...

+ تاريخ جمعه سوم آذر ۱۳۹۶ساعت 17:16 نويسنده ❄ خــزان ❄ |

---

قانون ویگن...

من اندازه اینا بودم فقط سه تا دفتر صدبرگ مشق ریاضی مینوشتم حالاچی؟؟بچه های الانم آخه میشه گفت دانش آموز؟؟ اصلا اینا مشقم میدونن چیه؟ با این دست خطاشون.ما اینقدر مشق مینوشتیم اینقدر دستخطمون خوشگل میشد.. یدونه آب میخواد بنویسه واسه من منظومه ی شمسی میکشه رو برگه.. بدبختی نقاشیم بلد نیستن:( اینا اصلا قانون ویگن...ادامه مطلب

دل داده ام بر باد ، بر هر چه باداباد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد

ای عشق از آتش اصل و نسب داری
از تیره ی دودی ، از دودمان باد

آب از تو توفان شد ، خاک از تو خاکستر
از بوی تو آتش ، در جان باد افتاد

هر قصر بی شیرین ، چون بیستون ویران
هر کوه بی فرهاد ، کاهی به دست باد

هفتاد پشت ما از نسل غم بودند
ارث پدر ما را ، اندوه مادرزاد

از خاک ما در باد ، بوی تو می آید
تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد

قیصر امین پور

قانون ویگن...